Posted
4:33 PM
by Mehran Baharlı
بجاق
جلد: 11
نویسنده:
شماره مقاله:4487
بُجاق، سرزمينى در جنوب بسارابى در كشور رومانى. بجاق و صورت كهن آن بُجغاق، واژهاي تركى و به معناي كرانه، گوشه و زاويه است (كاشغري، 306؛ مينورسكى، .(467 به دشت شنزار اطراف رود، و به اميرنشينها نيز بجاق مىگفتند كه واژهاي كومانى (قپچاقى) است («دائرةالمعارف...1»، .(VI/341
اين سرزمين از 638ق/1241م تابع دولت اردوي زرين شد ( ,EI.(I/1286در فاصلة سدههاي 9-13ق/15-19م اقوام ترك در منطقة بجاق مستقرشدند و بر راههايفرهنگى و سوقالجيشى كه به شبهجزيرة كريمه منتهى مىشد، تسلط يافتند. از سدة 10ق/16م نوغايها در بجاق سكنى گزيدند و به اردوهايى منقسم شدند. گروههايى از اين اردوها اغلب به سرزمينهاي همجوار حمله مىكردند. در نواحى پادوليا و اوكرائين اين نيروها به بجاق و يا تاتارهاي بجاق شهرت داشتند كه به معنايتاتارهاي منطقةكناري بودهاست ( بروكهاوس،/848-849 a .(IVبعدها به بجاق و دشت نوغاي نام بسارابى داده شد كه بخش جنوبى بسارابى كنونى است (همان، /604 a .(III
در 746ق/1345م بجاق زيرسلطة دولت والاشى (والاخيا) قرار گرفت و سپس در 802ق/1400م به تصرف فرمانرواي بُغدان درآمد. در 945ق/1538م دولت عثمانى در زمان سلطان سليمان قانونى با كمك تاتارهاي كريمه، بر سراسر بجاق دست يافت و اين ناحيه جزو سنجاق آق كرمان شد. خان كريمه نيز كه در لشكركشى سلطان سليمان شركت داشت، قبايل نوغاي را در بجاق اسكان داد ( ، EIهمانجا). در 1067ق/1657م تاتارهاي بجاق در 200 روستا استقرار داشتند و تحت ادارة حاكمى با عنوان «يالى آغاسى» بودند كه از جانب خان تاتارهاي كريمه گمارده مىشد (همانجا؛ اوليا چلبى، 5/114). در فاصلة سالهاي 1111-1113ق/1699-1701م تاتارهاي نوغاي منطقة بجاق كه 6 هزار خانوار بودند، از اطاعت خان كريمه سرباز زدند و خواستار تابعيت دولت عثمانى شدند I/1287) , 2 .(EIچون نفوذ روسيه در اين مناطق فزونى گرفت و سپاهيان روس در اوكرائين پيشروي كردند، خاننشين كريمه نيز با ناآراميهايى مواجه شد. در نتيجه تاتارهاي نوغاي خواستار مداخلة دولت عثمانى شدند، ولى باب عالى با اين درخواست موافقت نكرد (نك: راسم، 2/934- 938).
در 1183ق/1769م سپاهيان روس پيشرويهايى به سوي سرزمين كريمه داشتند. در 1184ق/1770م بجاق موقتاً به تصرف دولت روسيه درآمد (همو، 2/960-961؛ 2 ، EIهمانجا). در 1185ق/1771م نيروهاي روسيه و عثمانى دست از جنگ كشيدند كه در نتيجة آن خان كريمه ناگزير به ترك والاشى و بغدان شد كه بجاق بخشى از آن بود (راسم، 2/965). در همين سال قرارداد صلحى ميان طرفين منعقد گرديد كه به عهدنامة «قينارجه» شهرت دارد. طبق مادة سوم عهدنامه دو طرف موافقت كردند كه استقلال كريمه، بجاق و بعضى از نواحى ديگر را به رسميت بشناسند (همو، 2/968، 971). در 1205ق/1791م بجاق ضميمة روسيه شد ، IV/96) 3 و سرانجام طبق معاهدة بخارست در 16 جماديالاول 1227ق/28 مة 1812م دولت عثمانى بجاق را رسماً به روسيه واگذار كرد («دائرةالمعارف»، )؛ VI/342 در نتيجه تاتارهاي اين منطقه به دوبروجا و بلغارستان كوچ كردند.
مآخذ: اوليا چلبى، سياحتنامه، استانبول، 1315ش؛ راسم، احمد، عثمانلى تاريخى، استانبول، 1326- 1328ق؛ كاشغري، محمود، ديوان لغات الترك، ترجمة محمد دبيرسياقى، تهران، 1375ش؛ نيز:
Brockhaus, Entsiklopedicheski o slovar', St. Petersburg, 1891; BSE 3 ; EI 2 ; Minorsky, V., introd. V ud = d al - q P lam, London, 1937; T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklopedisi, Istanbul, 1992.
ناديژدا خارچينكو