Kirman-yezd-hormozqan-Türk

Thursday, November 17, 2005




دانشگاه شهید باهنر کرمان مانع از برگزاری سمینار 91مین سالگرد شهادت ستارخان شد!

مجوزسمیناربزرگداشت یاد و مقام ستارخان سردارملی که قرار بود همزمان با 25 آبانماه برابر با 91 مین سالروز شهادت مظلومانه وی، در دانشگاه شهید باهنر کرمان از سوی دانشجویان تورک کرمان و همچنین آذربایجانی برگزار شود به دستور حراست دانشگاه لغو شده است.

حراست دانشگاه در خصوص لغو این سمینار تنها به این گفته اکتفا کرده است: «دستور از تهران آمده و ما موظف به اجرا هستیم!»


کرمان - روح الله یزدانی- دانشجو


Friday, November 11, 2005




دايرة المعارف مجموعه بافت هاى افشارهاى ترك پراكنده در كوه هاى كرمان

به تازگى خبر اهداى دست بافته ها و فرش هاى جمع آورى شده پرويز تناولى به موزه فرش زنجان منتشر شد.

او در مراسم گشايش نمايشگاه سراسرى فرش هاى عشايرى از بى توجهى به دست بافهاى عشايرى گلايه داشت و با تأكيد بر اينكه بافته هاى عشايرى را دريابيد تا نابود نشوند، در سخنانى با ياد آورى اينكه روزى كه پادشاهان ما در غفلت بودند، تمام فرش هاى منحصر به فرد كلاسيك از ايران خارج شد و به موزه هاى بزرگ دنيا رفت، گفته است هنوز هم به اشتباه به دنبال بازگرداندن آنها هستيم و از گونه ديگر فرش ايران يعنى فرش هاى عشايرى غافل مانده ايم.
حالا «دايرة المعارف دست باف هاى عشايرى و روستايى ايران» را به چاپ سپرده است. اين دايرة المعارف مجموعه بافت هاى افشارهاى ترك زبان پراكنده در كوه هاى كرمان است كه پرويز تناولى آنها را طى حدود ۳۰ سال مكتوب كرده است. اين كتاب به انتشارات بنگاه سپرده شده و تا چهار - پنج ماه آينده منتشر و به بازار كتاب عرضه خواهد شد. «دايرة المعارف دست باف هاى عشايرى و روستايى ايران» دوزبانه است و پانزدهمين كتاب تناولى در زمينه عشاير به شمار مى رود. وى اطلاعات مربوط به اين مجموعه را از موزه ها و مجموعه دارها جمع آورى و عكس بردارى كرده است و عكس هاى مربوط به جشن هاى ميدانى را خود عكاسى كرده است. كتاب ياد شده دومين مونوگراف منتشر شده تناولى است. نخستين آن به عشاير شاهسوند شمال ايران مربوط بود كه در سال ۱۹۸۵ در سوئيس و آلمان به سه زبان فرانسه، آلمانى و انگليسى منتشر شد؛ اين كتاب اكنون در دسته كتاب هاى ناياب قرار گرفته است. وى قصد دارد اين مونوگراف ها را به هفت جلد برساند. سه قوم بزرگ شاهسوند، افشار، قشقايى و اقوام تركمن، بلوچ، لر، كرد و فارس، ازجمله موضوع هاى مورد تحقيق و پژوهش وى بوده اند.

او پس از مجموعه افشارها مى خواهد مجموعه دست باف هاى اقوام لر كه اكنون بيش از ۷۰ درصد آن به پايان رسيده است را تا سال آينده منتشر كند.

وى تاكنون كتاب هاى شاهسون، نان و نمك، قفل هاى ايران، قاليچه شيرى فارس، تاچه هاى چهارمحال، سفره هاى كامو، دست باف هاى روستايى و عشايرى ورامين و جل هاى عشايرى و روستايى ايران را به چاپ رسانده و مقاله هاى بى شمارى درباره فرهنگ عاميانه مردم دارد.


Tuesday, November 08, 2005




تخت درگاه قلي بيگ رئيس ايل افشار در شهر كرمان

در جنوب شرقي شهر كرمان و در زاويه جنوبي كوه قلعه دختر، تخت درگاه قلي بيگ با ابهت خود، نشسته در دل كوه چشم هر بيننده اي را خيره مي كند. اين مكان مقبره يكي از نوادگان (( بيرام بيگ)) به نام ((درگاه قلي بيگ)) است.((درگاه قلي بيگ)) از امراي اواخر دوره صفويه و رئيس ايل افشار در كرمان بوده. وي، تنها فرد معروف افشار بود كه طي 150 سال بعد از (( گنجعليخان)) نامش بر سر زبانها بوده است. دكتر باستاني پاريزي در اين مورد مي نويسد ،((درگاه قلي بيگ)) در كرمان موقعيت مناسبي به دست آورد و قسمتي از سرآسياب را جزو املاك خود ساخت و در جوار باغ بيرم آباد در دل كوه ساختمان زيبايي به وجود آورد و در پايين كوه نيز درياچه اي ايجاد نمود و آب قريۀ سرآسياب را با مجرايي كه در دل سنگ كنده بود پايين درياچه رساند. آثار درياچه هنوز در كنار تخت باقي است.

ژنرال سرپرسي سايكس، در سفر نامۀ خود درباره ((تخت درگاه قلي بيگ)) چنين مي نويسد، ((در زاويه جنوبي اين رشته ] كوه قلعه دختر[ دهنه اي است كه سكويي در مدخل آن از سنگ و وسط آن قبر (رضا قلي بيگ)گماشتۀ ابراهيم خان ظهير الدوله را بنا كرده اند و در قسمت تحتاني آن علايم و آثار حوض بزرگي مساهده مي شود كه سابق به اين وسيله رودخانه ((بهرام كرد ))كه اين ايام باغين را مشروب مي كند پر مي شده و در قسمت فوقاني آن ديده باني بر پاست كه ماموران به وسيله آن اهالي شهر را از هجوم و يورش افاغنه و بلوچ ها اطلاع مي داده اند .))

سپس در پاورقي اضافه شده كه درگاه قلي بيگ پدر خاندان قلي بيگ، باني مدرسه اي قديمي است به همين اسم كه در جنوب شرقي مسجد جامع مظفري واقع شده و فعلا خالي از طلبه و مدرس است.] امروزه اين مدرسه حوزه علميه خواهران است [ مشاراليه جد اعلاي ((شيخ احمد مجد الاسلام كرماني)) مي باشد . از فعاليت هاي حكومتي درگاه قلي بيگ اطلاعاتي در دست نيست جز آن كه مي دانيم او ايلخان ايل افشار بوده و مسجد جامع را نيز تعمير كرده كه كتيبه آن تاريخ 1072 ه ق (1663م) را دارد . درگاه قلي بيگ سرانجام به سال 1108 ه ق (1697م)وفات يافت و او را در چهار طاقي زيبا كه به ((تخت درگاه قلي بيگ)) معروف مي باشد به خاك سپردند. در اين محل سنگ قبر مرمري درگاه قلي بيگ ديده مي شود . پايين سنگ مذكور با خط ثلث صلوات بر دوازده امام و بالاي آن اسم متوفي نقل شده است. در كتاب ((حضورستان)) _ اثر دكتر باستاني پاريزي _ آمده است سنگ قبر ((درگاه قلي بيگ)) يك بار توسط وكيل الدوله برداشته و جابجا شده است و سالها پيش ((بهرام خان)) و ((مجدزاده صهبا)) _ كه از همين خاندان بوده اند _دوباره آن را به جاي خود بر گردانده اند. طرفين درگاه ورودي ضلع جنوب شرقي مربوط به مرحوم ((شيخ احمد مجد الاسلام كرماني)) متوفي(1341 ه ق /1302 ه ش) مي باشد. همچنين طرفين درگاه دو سنگ قبر _ نصب شده در ديوار_ديده مي شود كه سنگ ضلع شمال شرقي مربوط به مرحوم ((محمود دبستاني كرماني)) ملقب به ((امين الاسلام)) است كه به جهت انتساب به ((درگاه قلي بيگ)) به نام (( در گاهي)) نيز معروف است. ((محمود دبستاني (درگاهي)كرماني))يكي از چهره هاي سياسي_مذهبي و ادبي كرمان بود كه فعاليت هاي ارزنده اي نيز داشته.سنگ قبر شمال غرب نيز مربوط به دختر مرحوم دبستاني كرماني است. از نماي شمالي، در فاصله نزديك بقاياي بندي كه جهت ايجاد درياچه اي در تنگه مقابل تخت بسته شده بود ديده مي شود. اين همان درياچه اي است كه در آغاز اين مبحث، وصف آن از قول دكتر باستاني پاريزي نقل شد . آن سوي اين بند، زمينهاي كشاورزي به چشم مي خورد كه در دوران گذشته به باغ ((چهل كره)) مشهور بوده. باغي كه از انبوهي درختانش چهل كره اسب مادران خود را گم كرده بودند. بعد از آن، در نماي دور دست، گنبد جبليه به چشم مي خورد و در جهت متمايل به غرب، باغهاي زريسف و در جهت متمايل به شرق كوه كم ارتفاع (( سيدحسين )) مشاهده مي شود. از همين نما ]ايوان ضلع شمالي تخت[ ،در جهت شمال شرقي ،در ادامه كوهستان صخره اي، جنگل مصنوعي ((قائم)) حضور سبز خود را اعلام مي كند و بعد از آن نماي چشم نواز ((مسجد صاحب الزمان)) جلوه خاص خود را دارد . نماي رودخانه خشك كه اراضي باغ (( چهل كره)) را از ((جنگل قائم)) جدا مي كند و در فصل بارندگي آبهاي ((بندر)) و (( سر آسياب )) را به طرف دشتهاي شمالي كرمان ،سرازير مي كند نيز قابل رويت است.در ايوان ضلع غربي تخت سنگ قبر خواهر مجد الاسلام كرماني در ديوار جاي داده شد. طاق اين ايوان نيز مانند ديگر ايوانها، مقرنس كاري است. از اين ضلع، اگر دنباله رشته كوه كم ارتفاع (( قلعه دختر)) و (( قلعه اردشير )) نبود مي توانستيم تمام شهر كرمان را نظاره كنيم اما تنها خانه هاي مسكوني انتهاي خيابان ((سرباز)) و (( توكل آباد)) و (( سلسبيل)) و دور نماي دانشگاه شهيد باهنر كرمان ديده مي شود.

تخت درگاه قلي بيگ به وسيله همسر محمد اسماعيل خان وكيل الملك موسوم به (( كربلايي)) تعمير شده است. امروزه جاده اي از كنار تخت به طرف مسجد صاحب الزمان كشيده شده و به نظر مي رسد عبور وسايط نقليه سنگين با لرزشهايي كه خواه نا خواه ،ايجاد مي كنند براي تخت زيان آور است و اميد است كه مسئولان امر به اين موضوع توجه كافي نشان دهند تا اين اثر تاريخي به جاي مانده از دوران كهن همچنان پا بر جاي بماند.




برگزاري مراسم شب شعر ترکي در دانشگاه کرمان


مراسم شب شعري با عنوان »آي سودا« در دانشکده بهداشت دانشگاه کرمان برگزار شد.
در اين مراسم که به همت اعضاي نشريه دانشجويي باخيش برگزار شد ، جمع کثيري از دانشجويان ترک زبان و دانشجويان علاقمند به فرهنگ و ادب آذربايجان شرکت داشتند.
در پايان مراسم نيز به انتخاب هيئت داوران ، به سه شعر برگزيده ، هدايايي اهدا شد.


Monday, November 07, 2005



نقشه تركهاى آذرى جنوب ايران


mapa de los turcos de Azeri de Irán meridional, carte des Turcs d'Azeri de l'Iran méridional, Map of Azeri Turks of Southern Iran, programma dei Turchi di Azeri dell'Iran del sud, mapa de turks de Azeri de Irã do sul, Diagramm der Türken Azeri vom Südiran, Güney İran Azeri Türkleri Haritası, Cenubi İran Azeri Türkleri Xeritesi,
جنوبى ايران آذرى توركلرى خريطه سى٫ خريطه الاتراك الآذريه فى الجنوب الايران٫ نقشه تركهاى آذرى جنوب ايران

مراكز شهرى ترك نشين همچنين طوائف ترك كوچنده در اين نقشه نشان داده نشده اند
.بو خريطه ده تورك لرله مسكون شهرلر و كؤچرى تورك طايفالارى گؤرسه ديلمه ييبدير

بخشى از تركهاى جنوب ايرانبخشى از تركهاى جنوب ايران


Friday, October 21, 2005


Afshars of Kerman, Sirjan and Jiroft

Afshar of Kerman


This tribe is living around Kerman to the coast of Persian Gulf as decamping people, nevertheless their scattering, they have reserved their personal and cultural values. Afshars of Kerman weave knotted carpets in plenitude. Still they weave good gelims, which have a variety more then any other tribes in Iran. Afshar’s gelim has various designs and motives; some of them are similar to Indian hand – weave.
Ground and margin designs: Many various designs, white floral motives, small and scattered
Size and Feature: Mostly small and rectangular
Materials: Yarn coarse warps, woolen coarse wefts
Texture: Slit, dovetailing double-interlock, weft wrapping
Colors: Dark red, blue, yellow, white, scarcely green.
Fringes: Various types.
Selvages: Reinforced by supplementary ropes, with spiral designs.
(Also have hand-bag weaving and ornamental objects).





Afshar of Sirjan


In this gelim, technique of dovetailing, double-interlock are applied; fine selvages and supplementary ropes with spiral designs, blue and golden colors are some of its specification.
A lot of “Rukorssi” “Sofreh” (table cloth) and bags are woven in this land.
Ground and Margin Designs: Various with white little ornamental flowers
Size and Feature: Small and large, rectangular
Materials: Cotton warps, woolen wefts.
Texture: Dovetailing, double-interlocks
Colors: Dark red, blue, green, cotton white
Fringes: Long and hairy woven, joined together by colorful wool


Afshar of Jiroft


Combination of gelim, in this region is quite similar to Bakhtiari hand-woven and to Shushtar gelims of Khuzistan. External Borders of these gelims are decorated with Laleh-Abbasi motives, which are more brocaded than crenate types of Southern Iran.
Ground design: Connected medallions
Margins: Interior panels are crenate and exterior panels have geometric complicated images
Size and feature: Small and Large rectangular
Materials: Yarn warps, thick coarse woolen wefts
Texture: Dovetailing double-interlocks
Colors: Dark red, yellow, blue, ivory white
Fringes: Various
Selvages: Reinforced by supplementary ropes with spiral designs

Friday, August 19, 2005




ايل ترك افشار- عمده ترين ايلات كرمان

فرهنگ ایلات و عشایر استان كرمان

ایل های استان كرمان عبارتند از اقشار ، بچاقچی ، پشت كوهی، رایینی ، لری ، ایینه ی ، خراسانی ، میمندی ، لرد كوه پنجی ، غربا ، قرایی ، گودری ، مهنی، جاویدان ، كچمی ، آسیابر ، راهی پارچی ، جبال بارزی ، جرجندی ، شهیكی ، جلالی ، رودباری، هوت ، سرحدی ورمشكی ، نوشادی، بز سفید ، سرحدی ، شهریاری ، پشموكی ، لر، طیاری ، مارزی ، نمدادی ، جازی ، كماچی ، سلیمانی ، مولایی ، توریكی.

ايل افشار
ايل افشار در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی به سرزمین كرمان كوچانیده شده . مردم این ایل در بخش جنوبی منطقه و سیعی كه از جنوب غربی رفسنجان در جهت جنوب شرقی تا جاده كرمان - بم امتداد دارد ، زندگی می كنند و مركز داد و ستد آنان شهر بافت است .

احمدعلی خان وزیری كرمانی می گوید : افشار ، عمده ایلات كرمان است . ترك زبانند . قشلاق آنها بلوك ارزوییه و ییلاق آنها بلوك اقطاع است. به شجاعت سواره و پیاده این قبیله در كرمان نیست . تقریبا هزار خانوارند و سیصد سوار خوب و هفتصد تفنگچی پردل دارند. جنگ با چماق و شش پر را بهتر از ایلات فارسی می نمیند .

اسامی طویف آنها به نظر نامه نگار از این قرار است :

علی قرلو و اشرف لو و قاسملو و پیر مرادلو و ره درازلو و حیدر محمد شاهلو و آمویی و میرجانی و جان قلی اشاقی و فارسی مران و صفی قلی اولادی و ساربانּ هر قبیله رئیسی دارد و آن را سلطان گویند.

محمدعلی خان سدید السلطنه در سفرنامه خود در باره طوایف افشار چنین می نویسد: طوایف این ایل عبارتند از :

حمزه لو ، قاسم اولادی ، جلال لو ، آل كسوا ، زرگر ، صفی قلی اولادی.

تیره های مستقل ایل افشار از این قرارند:

پورممشالو، پیرمرادلو، آقاجان لو ، ولیپور ، قرایی ، میرحسینی ، فارسی مدان ، میرجانی ، قره قویونلو ، قره گزلو ، حمزه خانی ، برآوردی ، عمویی ، غنچه ای ، صادقی، رایینی ، شهسواری ، جامعه بزرگی ، مرادی ، ساوندر ، خبری.




ایل ترك بچاقچي از بزرگترين ايلات منطقه سيرجان كرمان

ایل بچاقچی
یكی از بزرگ ترین و معروف ترین ایل های شهرستان سیرجان از توابع كرمان است كه مردم آن در كوهستان چهار گنبد و روستاهای بلورد و كهن شهر سكونت دارند.

- وجه تسمیه و سابقه تاریخی
- ظاهرا واژه بچاقچی در گویش تركی از دو بهر « بوچاق » یعنی چاقو ، كارد و سرنیزه و پسوند « چی » تشكیل شده است . بنابرین بوچاقچی معنی نیزه گذار و دشنه دار را می دهد . از آن جا كه عاشیر بچاقچی از آذربایجان به منطقه كرمان مهاجرت كرده اند و مردمی جنگجو و سلحشور هستند می توان این وجه تسمیه را از نظر روحیه این افراد صحیح تر دانست . گرچه برخی نیز بر این باورند كه نام این ایل را واژه بوچاق به معنی عسل گرفته اند . بنابرین رویات ریش سفیدان و مطلعان ایل بچاقچی ، نادرشاه افشار این ایل را از قره داغ آذربایجان به سرزمین كرمان كوچانیده است.

- در اواخر حكومت قاجاریه رییس ایل بچاقچی ، اسفندیار خان بود كه در زمان حكومت آصف الدوله ( 1315 هـ . ق 1897 م ) سیرجان را تسخیر كرد . آخرین فعالیت این ایل در جنگ جهانی اول ( 1914 - 1918 م ) و هنگام حمله انگلیسیان و اشغال ایران است . حسین خان شجاع پور پسر اسفندیار خان كه از افراد نامی ایل بچاقچی و موثر در تاریخ كرمان بود در سال 1333 هـ . ق ( 1914 م ) آلمانیان مقیم كرمان را ربود و مدت ها با قوای تجاوزگر انگلیسی جنگید.

- - سردسیر و گرمسیر- منطقه سردسیر ایل بچاقچی در گذشته ، ارتفاعات چهار گنبد و بلورد و گرمسیرشان عین البقر و مراتع پیرامون آن بوده است.

- - نظام سنتی ایلی و ساخت قدرت
ایل بچاقچی از تعدادی طایفه ، هر طایفه از چند تیره ، هر تیره از تعدادی ایشوم (eysum) و هر ایشوم از چندین خانوار تشكیل می شده است . بنابرین نظام سنتی ایلی از بزرگ ترین واحد تا كوچك ترین آن از این قرار بوده است ایل ، طایفه ، تیره ، ایشوم و خانوار. ایشوم تركیب ثابتی ندارد و معمولا تعدادی خانوار با توافق هم تشكیل یك ایشوم را می دهند ، از این رو به اصطلاح خودشان ، خانوارهای یك یاشوم با یكدیگر شریك رمه هستند.

این خانوارها ممكن است با هم خویشاوند باشند یا این كه نسبتی نداشته باشند، به هر حال یك خانوار عضو ایشوم می تواند در پایان سال دامداری ( آخر بهار ) به علت به توافق نرسیدن با خانوارهای دیگر از ایشوم جدا و به ایشوم دیگری ملحق شود . خانواده در ایشوم هسته ی و استقلال نسبی دارد . اما هر خانواده با دیگر خانواده های عضو ایشوم در همه كارها، همبستگی اجتماعی دارد . امور اجتماعی و تولیدی ایشوم اغلب به صورت تعاونی و با كمك یكدیگر انجام می گیرد . در گذشته در راس تمام ایل یك خان ( ایلخان ) قرار داشت . در حال حاضر هر طیفه یك خان و هر تیره یك ریش سفید و هر ایشوم یك نفر سرایشوم دارد. هر ایشوم در كار خود استقلال دارد و اطاعت از دستورها و توصیه های ریش سفیدان فقط به خاطر احترام به آنان است و ایشان جز در موارد خاصی همانند میانجی گری و حل اختلافات نقش ویژه ی در تصمیم گیری ها ندارد.

ساخت اجتماعی شبكه قدرت
ایل ایلخان
طیفه كلانتر ( خان )
تیره كدخدا ( ریش سفید )
ایشوم سرایشوم
خانوار رییس خانوار

- طایفه های ایل بچاقچی
ایل بچاقچی از طویف : انكلوییه ، گوهر دیپو ، شول ، ارشلو ، عباس لو ، سوخته چالی ، سار سعدلو ، خروس لو ( XorosIu )،پوررضاقلی و امینی تشكیل شده است.

- اقتصاد ایل بچاقچی

الف ) دامداری
با این كه مردم ایل بچاقچی یكجانشین شده اند اما هنوز از طریق دامداری و قالی بافی امرار معاش می كنند و درآمد آنان از این راه است بیشتر خانواده های بچاقچی حداقل ده تا پانزده گوسفد و بز و یك تا چند گاو دارند . محصولات دامی این ایل علاوه بر تامین نیاز خانواده ، جنبه كالایی نیز دارد و بیشتر پیله وران و مغازه داران محلی به بازار سیرجان عرضه می كنند . فراورده های دامی آنان عبارتند از : پشم ، كرك ، مو ،پوست ، ماست ،كره ،روغن ، دوغ ، كشك ، پنیر، ترف ( قره قوروت ) ، لور. در زیر به به مراحل مختلف مربوط به دامداری در ایل بچاقچی اشاره می شود.

1) آمیزش و باروری دام ها
چوپان هر رمه در اوایل فصل تابستان و به اصطلاح خودشان « نوبهار » قوچ ها و بزهای نر را از گله جدا و اواخر تیر ماه یا « 120 بهار » دوباره آنها را وارد گله می كند . بدین ترتیب زمان باروری دام ها و بالاخره زایش آنها هماهنگ می شود . یعنی دام ها در هنگامی می زایند كه سرمای هوا كاهش یافته است و روبه گرمی می رود.

2) دروش ( dorus )
دروش، نشانی است كه برای مشخص شدن دام های افراد مختلف بر روی گوش حیوان به وجود می آورند . دروش بر حسب بریدگی ، نام های گوناگونی دارد. مثلاً اگر قسمتی از گوش بریده شود به آن برگه گوش می گویند، چنان چه به كنار گوش بریده شود، كار برو اگر وسط گوش چاك داده شود، چارگوش نامیده می شود. گاه برای علامت گذاری و شناسایی دام ها از داغ كردن استفاده می كنند . در واقع دروش یا داغ در حكم سند مالكیت افراد بر دام هاست.

3) چوپان
چوپان براساس قراردادی كه با صاحب گوسفندان دارد، رمه را در سردسیر و گرمسیر می چراند . در اول تابستان با چوپان قرارداد می بندند . مزد چوپان به صورت نقدی و جنسی پرداخت می شود. وسایل چوپان عبارتند از كوله پشتی ، چوب دستی ، مشك و غیره .

ب) كشاورزی
در ایل بچاقچی زراعت غلات شغل جنبی آنان را تشكیل می دهد و تا اندازه ی پاسخگوی نیاز درونی بچاقچی است و به عبارت دیگر در حد رفع نیاز خود ( در حد خود مصرفی ) به زراعت می پردازند.

محصولات كشاورزی آنان : گندم ، جو و مقداری علوفه برای تغذیه دامهاست . در بعضی روستاها مانند بلورد ، كشاورزی بیشتر بر بتغداری متكی است . درختان به ، بادام ، گردو ، زردآلو ، سیب و آلبالو در باغ های این ناحیه به چشم می خورند ، محصولات آنها اغلب بیش از حد نیاز نیاز مردم است كه به بازار سیرجان عرضه می شود.

پ ) صنایع دستی
صنایع دستی از نوع ریسندگی و بافندگی یكی از اشتغالات عشایر بچاقچی است. دستبافت های مردم این ایل بسیار مرغوب و شهره است . در میان بچاقچیان علاوه بر قالی و قالیچه ، بافتن جاجیم ، گلیم ، خورجین ، پلاس ، چنته ، شیریكی ، نمدكان ، قاشق دان ، مفرش ، آیینه دان و دیگر اشیای مورد نیاز زندگی چادر نشینی و هم چنین اشیای زینتی از این قبیل همیشه معمول بوده است . قالی و قالیچه بافی و قالیچه بافی مهم ترین هنر دستی و پس از دامپروری عمده ترین منبع درآمد خانواده هاست.

- ویژگی های قومی
الف ) نژاد ، زبان ، دین
مردم ایل بچاقچی اصلا ترك و زبان آنان تركی است ، ولی به علت ارتباط با مردم روستاها و عشایر فارسی زبان، واژه ها و تركیبات فارسی در گویش ایشان نفوذ كرده است . مردم این ایل علاوه بر گفت و گوهای روزمره در كارهای زراعت و حتی در صنایع دستی از اصطلاحات فارسی استفاده می كنند . عشیار بچاقچی پیرو دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری هستند.

ب ) اعیاد و جشن ها
در عید نوروز همه اعم از زن و مزد لباس نو می پوشند و بانوان خود را به زیورآلات زینت می دهند . در این روز بهترین و لذیذترین غذاها را طبخ می كنند و می خورند . در عید قربان ، گوسفند یك ساله قربانی می كنند . اولاد و نزدیكان برای عرض تبریك و تهنیت به خانه های یكدیگر می روند . در عید فطر بعد از ادای زكوه فطر ، كلیه روزه داران در ساعت 8 صبح در مسجد و اگر نباشد در منزل كدخدا و ریش سفیدان یل ، اجتماع می كنند و به صورت جماعت و اقتدا به یك نفر امام كه در زمره علما و فضلا به شمار می رود نماز عید را می خوانند.

پ ) خواستگاری و عروسی
پدر پسر یك نفر از بزرگان ایل را به خانه دختر می فرستند تا از دختر او خواستگاری كند . در صورت موافقت ، خانواده پسر یك دست لباس با یك انگشتر به عنوان نشانه برای دختر می فرستند . در زمان مناسب و با توافق طرفین در منزل پدر دختر جلسه عقدكنان تشكیل می شود . میزان صداق كه طلا ، نقره ، زمین ، شتر و غیره است تعیین و در عقدنامه ثبت صیغه عقد جاری می شود و از آن پس عروس از لحاظ حفظ شئون اجتماعی و ایلی تا هنگامی كه مراسم زفاف به عمل نیامده خود را از داماد پنهان می كند . پس از عقد ، جشن عروسی برپا می شود .

آخرین روز عروسی همه مردم ایل را دعوت و در این جشن مراسم شتر دوانی و تیراندازی را اجرا می كنند. بدین ترتیب كه شاخه بلندی از چوب به نام « طراده » در زمینی فرو می كنند و سر آن سكه طلا یا پول نقره و غیره می آویزند . میهمانان یكی پس از دیگری تیراندازی می كنند هر كس برنده شده سكه ها به وی تعلق می گیرد . در این هنگام سلمانی ، سر و صورت داماد را اصلاح می كند. زنان طایفه نیز به سر و صورت وی نقل می پاشند و شادی می كنند. سپس داماد را سوار شتر می كنند و با هلهله و شادی به حمام یا كنار آب رودخانه یا چشمه می برند . پس از استحمام مجددا كاروان به سمت خانه عروس به راه می افتد در این همگام عمل سرابی یا به اصطلاح محلی بخشیدن اغنام و احشام و زمین از طرف پدر عروس به داماد صورت می گیرد . طلاق به ندرت اتفاق می افتد و در صورت اجبار طبق مقررات مذهبی انجام می گیرد.

ت ) نوزاد اول
در شب شش تولد نوزاد دختر یا پسر جشنی برپا و كودكان پسر 3 تا هفت ساله را ختنه می كنند و جشن باشكوهی برپا می دارند.

ث ) فوت و مراسم تدفین
چنان چه یكی از افراد ایل فوت شود همه مردم ایل اعم از بستگان ، آشنایان و غیره برای عرض تسلیت به خانواده متوفی حاضر می شوند و كسان فرد فوت شده از آنان پذیرایی به عمل می آورند . تا چهل روز نزدیكان متوفی در غم و اندوه هستند و حق شادی ندارند و تا چهار ماه نیز عزادار خواهند بود تا عمل خاك بندی در پایان چهار ماه نیز عزادار خواهند بود . تا عمل خاك بندی در پایان چهار ماه بر سر مزار متوفی انجام گیرد.

ج ) برخی از باورهای عشیر بچاقچی
- اگر باران نبارد، عروسكی پارچه ی به نام گشنیز و یا شابارون درست می كنند و در كوچه ها یا در میان چادرها می گردانند.
- مردم بچاقچی بر این عقیده اند كه شیر گوسفند و بز مال خواجه خضر است از این رو در روز چهلم بهار به خال كوه پاریز می روند و با همه شیر آن روز رمه ، آش شیر می پزند و به عنوان نذر خواجه به مردم می دهند.
- اولین روزی كه گوسفند را به كوه می برند آن را از زیر قرآن و از میان دو كپه آتش و دود اسپند عبور می دهند و دو شیزه ای به دنبال رمه ، آب می پاشد .
- هنگامی كه زنان ، نان می پزند و یا از كره روغن می گیرند نبیاد مردان حضور داشته باشند.
- اگر وضع جوی منطقه مناسب نباشد كوچ را آغاز می كنند ولی اگر در حال كوچ باشند اشكالی ندارد.
- در موقع برداشتن محصول غلات، سنگی كه آن را سنگ خواجه خضر می گویند در زیر خرمن گندم یا جو می گذارند و بر این باورند كه این سنگ سبب بركت خرمن می شود.
- خون گوسفند قربانی را بر روی زمین نمی ریزند و آن را به دیوار آفتاب دار می پاشند.


Sunday, August 14, 2005




دولت تركي قراختائيان‌ كرمان‌

يكي‌ از سلسله‌هاي‌ محلي‌، دولت تركي قراختائيان‌ كرمان‌اند كه‌ بر سيستان‌ نيز فرمانروايي ‌داشتند. بنيان‌گذار اين‌ سلسله‌، براق حاجب‌ از امراي‌ دولت‌ تركي خوارزمشاهي‌ بود كه‌ پس‌ از آمدن‌ مغول‌، تبعيت‌ از آن‌ را پذيرفت‌ و تا سال‌ 632 كه‌ درگذشت‌، دولت ‌خويش‌ را نگاه‌ داشت‌. پس‌ از وي‌ قطب‌الدين‌ محمد پسر عم‌ حكومت‌ را در دست‌ گرفت‌ و سپس‌ همسرش‌ قُتْلُغ‌ خاتون‌ كه‌ زني‌ نيرومند و حامي‌ علم‌ و ادب‌ بود، حكومت‌ را در دست‌ گرفت‌ و دخترش‌ پادشاه‌ خاتون‌ را به‌ اباقاخان‌ داد. وي‌ تا سال‌681 شاهي‌ قراختائيان‌ را در دست‌ داشت‌.

پس‌ از وي‌، سَيورغَتْمِش‌ براي‌ مدت‌ ده‌ سال‌ حكومت‌ كرد تا آنكه‌ باز حكومت‌ به ‌دست‌ پادشاه‌ خاتون‌ ـ دختر قُتْلُغ‌ خاتون‌ و ـ همسر گيخاتو افتاد. آخرين‌ امير اين‌ سلسله‌، قطب‌الدين‌ شاه‌ پسر سيورغتمش‌ بود كه‌ از طرف‌ اولجايتو بركنار شد و كرمان‌ به‌ دست‌ اميران‌ مغول‌ اداره‌ گشت‌.




دولت تركي اتابكان‌ يزد

يكي‌ از سلسله‌هاي‌ محلي‌ معروف‌ ايران‌، اتابكان‌ يزد هستند. يزد به‌ تبع ‌اصفهان‌ و همدان‌، در اواخر دورة‌ بويِهي‌، در دست‌ خاندان‌ كاكويه‌ و در رأس‌ آنها علاءالدوله‌ و فرزندش‌ بود. بعدها، با آمدن‌ سلجوقيان‌، آنان‌ تابعيت‌ دولت تركي سلاجقه‌ راپذيرفتند. از زمان‌ سلطان‌ سنجر كه‌ فرامرز بن‌ علاءالدوله‌، آخرين‌ پادشاه‌ديلمي ‌كشته‌ شد، قرار شد حكومت‌ به‌ دست‌ دختران‌ وي‌ باشد و سام‌ بن‌ وَرْدان‌ به‌عنوان‌ اتابك‌ از طرف‌ سنجر شهر را اداره‌ كند. از اين‌ زمان‌، سلسلة‌ اتابكان‌ يزد شكل ‌گرفت‌.

اتابكان‌ يزد تا چند قرن‌ دولت‌ اين‌ شهر را در اختيار داشتند. آنان‌ با ايجاد پيوندهاي‌ خانوادگي‌ با دولتهاي تركي اتابكان‌ فارس‌ و نيز قراختائيان‌ كرمان‌، و نيز پذيرفتن‌ تابعيت ‌مغول‌، دولت‌ خويش‌ را تا دورة‌ غازان‌خان‌ حفظ‌ كردند.

در روزگار سلطنت‌ غازان‌خان‌، اتابك‌ يزد شخصي‌ با نام‌ اتابك‌ يوسف ‌شاه‌ بود. غازان‌ اميري‌ به‌ سوي‌ يزد فرستاد و قرار شد يوسف‌ شاه‌ يا خراج‌ سه‌ سالة‌ يزد را بدهد يا شهر را به‌ امير مغول‌ واگذارد. يوسف‌شاه‌ بر سر اين‌ امير مغول‌ تاخت‌ و او را كشت‌ و پس‌ از آن‌ به‌ سيستان‌ گريخت‌. اندكي‌ بعد سپاه‌ مغول‌ رسيد و «سادات‌ وقضات‌ و اهالي‌ يزد، عَلَم‌ها و مصحف‌ها برداشتند و به‌ استقبال‌ بيرون‌ آمدند و زنهار خواستند». امير محمد ابداجي‌ مردم‌ را عفو كرد. پس‌ ازآن‌ شخصي‌ را به‌ نام‌ داروغة ‌شهر معين‌ كرد. به‌ اين‌ ترتيب‌ براي‌ چند سالي‌، شهر زير سلطة‌ مستقيم‌ مغولان ‌درآمد تا آن‌ كه‌ آل‌مظفر بر اين‌ شهر غلبه‌ كردند.


Thursday, July 21, 2005




مراكز بافت فرش كرمان. ايلات ترك افشار : دو تيره پيچاق‌چي و افشار

در كرمان نقاطي كه در زمينه قاليبافي شهره‌اند، عبارتند از كرمان، رفسنجان، راور[iv]، بافت، رابر، جوپا، ماهان، زرند، كوهپايه، دره در داوران، نوغ رفسنجان، همت‌آباد، انار، قريه‌العرب و اغلب روستاهاي اين استان.

ايلات افشار كه در دو تيره پيچاق‌چي و افشار و در منطقه وسيعي محدود به جنوب غربي رفسنجان و جنوب شرقي جاده كرمان – بم، به مساحت تقريبي 10000 كيلومتر مربع سكني دارند، به قالي‌بافي نيز مشغولند. اينان در دستگاه‌هاي افقي ميبافند، نقشه‌هاي شكسته خاصي را به كار ميبرند و قالي‌هاي آنان اكثراً با خامه‌هائي كه بوسيله روناس به رنگهاي هماهنگ قرمز درمي‌آيند، بافته ميشوند. بافندگان روستائي اين ايل با گره فارسي‌باف و چادرنشين‌ها تركي‌باف مي‌بافند. بطور كلي قالي‌هاي بافت ايل افشار در ميان قالي‌هاي مشابه ممتازترند.




طرح پژوهشي-- سال 1379
مركز تحقيقات فرش دستباف , دولتي

بررسي و احياء نقشمايه‌هاي فرش دستباف روستايي و عشايري در روستاهاي كرمان (ايل ترك افشار)

مركز تحقيقات فرش دستباف , دولتي

h t t p : / / d a t a b a s e . i r a n d o c . a c . i r
پژوهش حاضر به بررسي و احياي نقشمايه‌هاي فرش دستباف روستايي و عشايري افشار كرمان و ثبت و ضبط طرحها و نقشمايه‌هاي فرشهاي فوق و عوامل موثر در بروز و ظهور اين نقوش و چگونگي تغييران آن در طول تاريخ پرداخته خواهد شد. همچنين احياء و حفظ ارزشهاي فرهنگي در زمينه فرش و صنايع دستي و توفيق در زمينه طراحي فرش دستباف ضمن مورد توجه قرار دادن پشتوانه‌هاي فرهنگي ايجاب مي‌نمايد. تا تحقيق حاضر صورت پذيرفته و اجرا گردد زيرا نقشمايه‌هيا فرش دستباف برگرفته از فرهنگ و سنن اين مرز و بوم است و بايد آنها را شناسايي و ثبت نمود بر اين اساس طرح حاضر در ابتدا از طريق مطالعات اسنادي و مراجعه به منابع تاريخي اقدام به شناسايي و جمع‌آوري منابع موجود نموده سپس از طريق مراجعه به مناطق بافت فرش افشار كرمان و انجام مصاحبه با كارشناسان و شناسايي طرحهاي مختلف نسبت به شناسايي و احياء آنها اقدام خواهد نمود.

تاريخ اجراي طرح 79 تا 80
وزارت جهاد كشاورزي، معاونت آموزش تحقيقات
وزارت جهاد كشاورزي، آموزش و تحقيقات , دولتي
احياء / نقش (طرح) / فرش دستباف / روستا / ايل افشار (كرمان)
Reclamation / Design / Habndicarpet / Village / Afshar tribe(kerman)




طرح پژوهشي-- سال 1372


عوامل مؤثر بر تغييرات ساختار شغلي در ايل ترك افشار كرمان و پيامدهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي آن (1300-1370)



h t t p : / / d a t a b a s e . i r a n d o c . a c . i r

هدف : مقايسه زندگي عشاير فعلا كوچرو (به زودي بر اثر طرح اسكان، زندگي كوچندگي را ترك خواهند كرد) با عشاير گروههاي ديگر به لحاظ امكانات اقتصادي خانوار و تفاوتهاي اجتماعي و فرهنگي.


وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
معاونت پژوهشي و آموزشي [دولتي]
ساختار شغلي / وضعيت اقتصادي / ايل افشار (كرمان) / مقايسه / عشاير كوچرو / وضعيت اجتماعي / 1300-1370 / عامل مؤثر / تغيير
Job structure / Economic condition / Afshar tribe / Comparison / Nomadic tribes / Social condition / 1921-1991 / Effective factor / Change




ايل افشار به سوي انقراض پيش مي رود - 1382/10/07

رئيس بنياد كرمان شناسي: عده ايل افشار روز به روز كمتر مي شود.

گلاب زاده با بيان اين مطلب در برنامه ايران زمين افزود: عده افراد اين ايل در ابتدا 9000 نفر بود كه در سال 1311 به 5000 تن و سال 1353 به 1000 تن رسيده است.

وي در ادامه ايل افشار را يكي از معروف ترين و با سابقه ترين ايلات استان كرمان توصيف كرد و گفت: اين ايل در دوران صفويه به كرمان كوچانده شدند.

گلاب زاده قبيله هاي ايل بزرگ افشار را متعدد خواند و افزود: هر قبيله از اين ايل يك رئيس دارد كه به سلطان معروف است.

وي شهر بافق را مركز خريد و فروش ايل افشار توصيف كرد و گفت: داد و ستدهاي قوم افشار در شهر بافق چنان برجسته بود كه در گذشته بافق را اقطار الافشار مي گفتند.


Home [Powered by Blogger]